سی‌گار: آمریکا ۲۱ میلیارد دلار در افغانستان هزینه کرد اما پلیسی ناکارآمد به وجود آورد

«آمریکا مثل شوروی اشتباه ایجاد یک پلیس نظامی را تکرار کرد»

سی‌گار معتقد است آمریکا بیش از اینکه پلیس همراه با مردم ایجاد کند، یک پلیس به‌شدت نظامی به وجود آورد- RATEB NOORI / AFP

 

بازرس ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان (سی‌گار) در گزارش جدید خود، از ضعف‌ها و خطاهای دولت آمریکا در زمینه شکل‌دهی نیروی پلیس در افغانستان طی ۲۰ سال گذشته، پرده برداشت.

بر اساس این گزارش، دولت آمریکا با وجود هزینه کردن ۲۱ میلیارد دلار برای تاسیس و تقویت پلیس در افغانستان، پا جای پای اتحاد جماهیر شوروی گذاشت و یک پلیس به‌شدت نظامی، بی‌سواد، خشن و نامتعهد به وجود آورد که چهارماه پس از اعلام فرمان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در اوت ۲۰۲۱، به‌راحتی از هم پاشید و راه را برای ورود طالبان هموار کرد.

بازرس ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان در این گزارش تصریح کرد که پلیس افغانستان با وجود صرف هزینه‌های سنگین برای آن، در «اجرای قانون، محافظت از شهروندان افغان در برابر حملات طالبان و داعش، یا حصول اطمینان از اینکه افغانستان به پناهگاه امن تروریست‌های بین‌المللی تبدیل نمی شود، ناتوان بود».

سی‌گار عوامل این ناتوانی را با اتکا به چند نکته اساسی، در گزارشی با عنوان «پلیس در تعارض؛ درس‌های از تجربه ایالات متحده در افغانستان» منتشر کرد. در این گزارش آمده است رویکرد ایالات متحده در حمایت از پلیس افغانستان از بسیاری جهات، به تلاش‌های شکست‌خورده اتحاد جماهیر شوروی شباهت داشت و به ایجاد یک نیروی پلیس بیش‌ازحد نظامی منجر شد؛ پلیسی که قادر نبود از شهروندان عادی در برابر تهدیدهای داخلی و خارجی محافظت کند.

به گزارش سی‌گار، در حالی که ایالات متحده و جامعه جهانی در ۲۰ سال اخیر، با هدف ایجاد یک نیروی پلیس غیرنظامی قانونی، پاسخگو و موثر که بتواند از مردم در برابر جنایتکاران محافظت و از حاکمیت کشور حمایت کند، به پلیس افغانستان کمک کردند، روش‌های که برای حمایت از پلیس افغانستان استفاده کردند، برای رسیدن به این هدف موثر نبود.

سی‌گار معتقد است: «در طراحی پلیس ملی افغانستان در نظر گرفته نشد که یکی از اولین گام‌ها در اصلاح پلیس، ایجاد یک قرارداد اجتماعی جدید بین پلیس و شهروندان افغان است که نقش‌ها و مسئولیت‌های پلیس تازه‌تاسیس افغانستان در رابطه با جامعه را مشخص کند.» به همین دلیل، پلیس در افغانستان همواره به عنوان یک مجری سختگیر قانون و مسئول جمع‌آوری مالیات دولت مرکزی شناخته می‌شد، نه حامی شهروندان و حافظ قانون.

به باور بازرس ویژه آمریکا در روند بازسازی افغانستان، رویکرد ایالات متحده و آلمان برای غیرنظامی کردن پلیس بسیار کند پیش می‌رفت و کمک آمریکا به پلیس افغانستان، بیشتر بر آموزش پلیس برای شرکت در عملیات جنگی علیه طالبان تمرکز داشت. علاوه بر این، سی‌گار انتقاد می‌کند که ارتش ایالات متحده هم که به عنوان حامی نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان در این کشور حضور داشت، فاقد امکانات تخصصی لازم برای حمایت پلیس به عنوان محافظ قانون و جامعه بود: «به همین دلیل، ارتش ایالات متحده سربازانی را که هیچ تجربه‌ای در کار پلیس نداشتند، مشاوران پلیس در افغانستان کرد و این کار به پیشروی بیشتر پلیس در زمینه نظامی منجر شد.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

بازرس ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان می‌نویسد که ایجاد صدها پست بازرسی در گوشه‌وکنار افغانستان فرصتی فراهم کرد تا پلیس عملا با طالبان و دیگر مخالفان در نبرد باشد و این کار، به تلفات شدید پلیس و  از دست دادن روزانه تجهیزاتشان منجر شد. علاوه بر این، سی‌گار پاسگاه‌های بی‌شمار پلیس در مناطق دورافتاده را فرصتی برای اخاذی از مردم و به نحوی عامل گیر افتادن مردم محلی در چنگ افراد پلیس عنوان کرد.

در حالی که پلیس یکی از ارکان نظام عدالت کیفری است و باید پابه‌پای دیگر نهادهای قضایی و کیفری پیش برود، یافته‌های سی‌گار نشان می‌دهند که پلیس افغانستان به شکلی مجزا و منفک از آموزه‌های قضایی، آموزش داده می‌شد. سی‌گار با اشاره به معایب جدایی آموزش پلیس از دیگر نهادهای عدلی و کیفری، نوشت: «فرماندهان پلیس افغانستان که در مبارزه با شورش‌ها موثر بودند و بخش‌ زیادی از مردم محلی از آن‌ها حمایت می‌کردند، در رفتارهای جنایتکارانه، شکنجه زندانیان، فساد و حتی قتل‌های غیرقانونی دست داشتند.»

بازرس ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان علت این فاصله بین آموزش‌های پلیس و آموزش‌ بخش‌های قضایی را سرگردانی مشاوران پلیس بین اهداف کوتاه‌مدت ایالات متحده برای مبارزه با شورش و اهداف بلندمدت آن برای ایجاد یک نیروی قانونی و حرفه‌ای پلیس عنوان می‌کند؛ زیرا هدف ایالات متحده از یک سو، مبارزه با شورش‌ها بود و بیشتر بر افزایش تعداد نیروهای پلیس و توانمندسازی آن برای مبارزه با شورش‌ها تمرکز داشت و از سوی دیگر، اهداف بلندمدتی هم برای ایجاد یک پلیس آگاه و متخصص که محافظ حقوق بشر و حاکمیت قانون باشد، تبیین کرده بود.

با این حال، سی‌گار معتقد است که ایالات متحده بیشتر در زمینه ارتقای کمیت افراد پلیس تلاش کرده است تا در زمینه کیفیت آن و این کار به اعزام پلیس‌های ضعیف و آموزش‌ندیده به جامعه منجر شد. سی‌گار نوشت: «برای مثال، وزارت داخله (کشور) دولت پیشین افغانستان با مشاوره آمریکا تلاش کرد تا تعداد نیروهای پلیس ملی را از ۶۲ هزار نفر به ۱۲۰هزار نفر افزایش دهد؛ در حالی که برای آموزش این نیروها امکانات کافی وجود نداشت.»

یکی دیگر از ناکامی‌ها در آموزش و تربیت پلیس حرفه‌ای در افغانستان، نرخ پایین باسوادی در میان جمعیت این کشور برشمرده می‌شود. بازرس ویژه آمریکا برای بازسازی افغانستان دریافته است که برنامه‌های سوادآموزی برای پلیس پس از آموزش پلیس و آموزش نظامی، ناموثر بوده است.

بر اساس این گزارش، در حالی که نرخ باسوادی در جامعه افغانستان به‌شدت پایین بود، آموزش سوادآموزی برای پلیس، اغلب نادیده گرفته می‌شد، یا پس از شروع به کار افراد اجرایی می‌شد. این در حالی است که به باور کارشناسان سی‌گار، «بی‌سوادی پلیس میزان و کیفیت شواهدی را که می‌توان در پیگرد قانونی استفاده کرد، محدود می کند».

با این حال، سی‌گار عملکرد آمریکا در زمینه استفاده از خدمات مشاوران و عوامل حرفه‌ای برای حمایت از واحدهای ویژه پلیس، واحد مبارزه با مواد مخدر، واحد مبارزه با جرائم سازمان‌یافته و نیروهای پلیس ویژه را تحسین می‌کند و این‌ها را از موارد موفقیت‌آمیز در ماموریت حمایت آمریکا از پلیس افغانستان می‌داند.

پلیس افغانستان که نیرویی جدید و تازه‌تاسیس پس از سال ۲۰۰۲ بود، در ۲۰ سال گذشته، با انتقادهای شدید مردم روبه‌رو شد. پلیس افغانستان به دلیل آنچه سی‌گار خلاهای موجود در سیستم آموزش و تقویت پلیس ذکر کرده است، فاقد آگاهی دقیق از میزان اختیارات و چگونگی کارش بود. در بسیاری موارد، تصاویر و ویدیوهایی در رسانه‌های اجتماعی منتشر می‌شد که پلیس با خشونت‌گران علیه زنان همدست بود یا با غارتگران همکاری می‌کرد.

سربازان این ساختار نوپا که بیش از ۲۱ میلیارد دلار روی آن سرمایه‌گذاری شد، هنگامی که دیگر استان‌های افغانستان یکی پس از دیگری به دست طالبان سقوط کردند، پست‌های بازرسی خود در شهر کابل را بدون هیچ درگیری، رها کردند و پا به فرار گذاشتند.